کد مطلب:312289 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

مقایسه ی شهدا
امام زین العابدین (ع) در تبیین این سه واقعه ی دردناك، كلامی مقایسه گونه بین حضرت حمزه، جعفر و امام حسین (ع) دارد. بررسی دو محور زمان شهادت حضرت حمزه و جعفر و ویژگی های هر كدام، نقش مؤثری در فهمیدن گوشه ای از گفتار امام سجاد (ع) دارد.

روز احد و واقعه ی موته، در صدر اسلام و ابتدای ظهور آن اتفاق افتاده است. آنچه در این دو روز اسلام و مسلمانان را تهدید می كرد، تنها نیروهای جمع آمده از مشركان و كفار بود. در آن هنگام مسلمانان تازه به اسلام گرویده، با جان خویش به دفاع از نهال تازه پای اسلام پرداختند. اما زمان شهادت امام حسین (ع) هنگامی است كه اسلام فراگیر شده و دست كفار و مشركان از آنان كوتاه است، لیكن در این زمان، اسلام از سوی منافقان و مسلمانان كژاندیش و نادان تهدید می شود.

از این گذشته، مظلومیت، حقانیت و بزرگی مصائب و رنج های امام حسین (ع) به مراتب فزون تر و برتر از آن چیزی است كه در صدر اسلام بر شهدای احد و موته رفته است.

اكنون به گوشه ای از ویژگی های حضرت حمزه فهرست وار می نگریم:

- او در میان مسلمانان، هجرت به مدینه را در كارنامه ی خود دارد.

- شجاعت ها و دلیری های او در ابتدای دعوت پیامبر (ص) و نیز در جنگ احد روشن است.

- اسدالله و اسد رسوله؛ شیر خدا و شیر پیامبر خداست.

- سیدالشهدا لقب زیبای اوست.

- گریه پیامبر در شهادت او [1] را تاریخ گواهی می دهد.

- امام علی (ع) او را از افتخارات خویش می داند:



[ صفحه 139]



1- در جنگ صفین فرمود:



لو ان عندی یابن حرب جعفرا

اوحمزة القوم الهمام الازهرا [2] .



2- و در رجزی این گونه فرمود:



انی علی فاسئلوا لتخبروا

ثم ابرزوا الی الوغی او ادبروا



سیفی حسام و سنانی ازجر

منا النبی الطیب المطهر



و حمزة الخیر و منا جعفر

له جناح فی الجنان اخضر [3] .



- امام سجاد (ع) در برابر یزید از حمزة چنین یاد فرمود: «منا النبی و الصدیق و الطیار و اسدالله و اسد رسوله و سبطا هذه الامة؛ پیامبر و صدیق و جعفر طیار و شیر خدا و شیر رسول خدا و دو سبط این امت از مایند.» [4] .

- او گواه پیامبران است. در روایت امام صادق (ع) آمده است: «فجعفر و حمزة هما الشاهدان للانبیاء بما بلغوا [فی القیامه]؛ جعفر و حمزه دو شاهد و گواه پیامبران اند در آن چه تبلیغ كرده اند.» [5] .

اكنون برخی از ویژگی های حضرت جعفر بن ابی طالب (ع) را به اشاره مرور می كنیم:

- او از اولین مسلمانان، پس از علی (ع) [6] به شمار می آید.

- جعفر شبیه ترین مردم به پیامبر (ص) بود. در روایت نبوی (ص) به نقل امام علی (ع) آمده است:

ان النبی - صلی الله علیه و آله - قال: و اما انت یا جعفر فأشبهت خلقی و خلقی و انت من عترتی التی انا منها [7] .



[ صفحه 140]



پیامبر (ص) فرمود: اما تو ای جعفر، در شمایل و اخلاق شبیه منی و تو از همان خاندانی هستی كه من از آنم.

- جعفر دو هجرت داشت: هجرت به حبشه و هجرت به مدینه.

- شدت علاقه ی پیامبر (ص) به او گونه ای بود كه بعد از فتح خیبر در ملاقات با جعفر فرمود: «ما ادری بایهما انا اشد فرحا بقدوم جعفر ام بفتح خیبر؛ نمی دانم از كدام یك خوشحال تر باشم: آمدن جعفر یا فتح خیبر!»

- جعفر یاری رسان مساكین بود و پیامبر (ص) او را ابوالمساكین خواند.

- شجاعت، پرچمداری در جنگ موته، قطع دو دست و هفتاد و چند جراحت در پیكر او، نشانه هایی از مقام والای اوست.

- پرواز با ملائكه در بهشت، پاداش اوست. در روایت از پیامبر (ص) آمده است: «رأیت جعفرا یطیر فی الجنة مع الملائكة؛ دیدم كه جعفر در بهشت با فرشتگان پرواز می كند.»

- خداوند به پاداش دو دست قطع شده ی او دو بال به او داد. در روایت از پیامبر (ص) آمده است: «ابدله الله جناحین بهما فی الجنة؛ خداوند به جای آن دو دست، دو بال به او داد».

- گریه ی پیامبر (ص) و فاطمه (س) در شهادت او [8] از افتخارات جعفر است.

- امام سجاد (ع) در برابر یزید فرمود: «منا النبی و الصدیق و الطیار...؛ ... جعفر طیار از ماست.» [9] .

- از امام باقر (ع) روایت شده است: خداوند به رسول خود وحی فرستاد كه من از جعفر به خاطر چهار خصلت تقدیر می كنم و آن گاه كه رسول خدا (ص) او را از این



[ صفحه 141]



گفتار الهی آگاه كرد گفت: [من در جاهلیت] نه شراب نوشیدم و نه دروغ گفتم و نه زنا كردم و نه به پرستش بت پرداختم [10] .

- جعفر نیز گواه پیامبران است. روایت مربوط به این ویژگی را پیش تر آوردیم.


[1] موارد فوق برگرفته است از: اسد الغابة، ج 2، ص 51؛ الاصابة، ج 1، ص 353.

[2] وقعة صفين، ص 44.

[3] همان، ص 460.

[4] مقتل الحسين (ع)، ابومخنف، ص 352.

[5] الكافي، ج 8، ص 267.

[6] اسد الغابة، ج 1، ص 342 و ص 341.

[7] همان.

[8] موارد فوق برگرفته است از: اسد الغابة، ج 2، ص 341 به بعد؛ الاصابة، ج 1، ص 237. روايت فتح خيبر در الخصال، ج 1، ص 76 نيز آمده است.

[9] مقتل الحسين (ع)، ابومخنف، ص 352.

[10] بحارالانوار، ج 22، ص 272، به نقل از علل الشرائع.